زندگی ساده پوریا

متن مرتبط با «بیرون رفتن با دختر» در سایت زندگی ساده پوریا نوشته شده است

یادداشتی بر فیلم "همدردی با آقای انتقام" (Sympathy with Mr.Vengeance)

  •   در تمام مدت تنبلی من روزهایی است که در خلوت خودم به یکتا دوست همیشگی خودم پناه میبرم، هنوز همانند روزهای قدیم نوجوانی که فیلم های زبان اصلی را زیر پیراهنم قایم میکردم و از ویدیوکلوپ تا خانه با خودم درباره فیلم خیال پردازی میکردم و وقتی به تماشای آن می نشستم از دنیا فارغ می شدم حال همان, ...ادامه مطلب

  • چه کسی "نیل" را کشت؟ (نگاهی دوباره به فیلم "انجمن شاعران مرده")

  •   همیشه این سوال در ذهنم بوده است که چرا باید سخت ترین کار دنیا ابتدایش آسان ترین کار دنیا باشد. کشتن یک شخص تنها از بین بردن او نیست هر شخصی در این دنیا گنجینه ای بزرگ از تجربیات است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. روی دیگر سکه تولد است، تولد آمدن به دنیایی نا آشناست هیچ وقت در هیچ کس را ندیده ام که حتی در زندگی روزمره خودش تجربیاتش مزه یکنواختی داشته باشد این یعنی ما وقتی متولد میشویم در دنیایی قدم می گذاریم که به طور کامل ناشناخته است و آدمی چگونه میتواند از سیاره های دیگر اطلاعات بگیرد با تجربه و آزمایش های بیشمار و آدمی هم برای شناخت دنیایی که در آن است تنها راهش همین است. تجربه کردن و البته خواندن. حال چقدر باید جرات داشته باشیم که بتوانیم به خود بقبولانیم که شخصی را وارد این دنیا کنیم و آن شخص از پس این تجربیات که تلخ و شیرینش بهم گره خورده است بتواند جان سالم بدر برد و زندگی خوبی را برای خودش بسازد؟ قطعا هیچ کس جوابی قاطع نمی تواند به آن بدهد و تعداد اندکی تفکری پشت هر کار خودشان دارند، یعنی تفکری بزرگ برای کاری که قرار است بزرگ باشد، چرا که این آزمایشی کوچک نیست که اگر با شکست روبرو شد بیخیال آن شویم نه این شکست میتواند معناهای زیادی داشته باشد.چندی پیش دوباره فیلم "انجمن شاعران مرده" را تماشا کردم، فیلمی که یکی از کلت های سینمایی برای من محسوب میشود. اینبار سعی کردم دقیق تر به داستان نگاه کنم، خود را از داستان جدا کنم و این داستان را بعنوان داستانی مشابه نگاه نکنم وقتی به صحنه آخر فیلم رسیدم فکر اینکه قاتل واقعی "نیل" چه کسی میتواند باشد مرا رها نکرد. آیا واقعا پدر و مادر او قاتلین اصلی او بودند یا آقای "کیتینگ" ؟ شاید باید کمی عمیق تر به داستان نگاه کنیم , ...ادامه مطلب

  • سوالات کوچک...جواب های بزرگ "نگاهی دوباره به فیلم ویل هانتینگ خوب"

  •   اگر به ما بگویند که معنی چند لغت را میدانیم میتوانیم عداد بزرگی را نام ببریم، میتوانیم کتاب ها را بدون تپق زدن بخوانیم و یا اگر به کارنامه دوران مدرسه یا رزومه کاری ما نگاه کنند میتوانند بفهمند که چه قدر موفق بوده ایم یا اگر مسئله ای از ریاضی را برایما بنویسند میتوانیم جواب را در عرض چند دقیقه بدست بیاوریم و یا قضیه ای در محاسبات را به راحتی حساب کنیم. میتوانیم به تابلویی از داوینچی نگاه کنیم و بدانیم از چه سبکی و از دوره ایست. میتوانیم به ماه نگاه کنیم و درباره فاصله او با زمین یا مسائلی ستاره شناسی یا حتی فیزیک و شیمی به خوبی اظهار نظر کنیم. ساندویچ دین و فلسفه با سس مکتب های سیاسی را هر روز در بحث های سیاسیمان نوش جان میکنیم اما وقتی بچه ما درباره آینده از ما سوال میکند انگشت به دهان می مانیم یا جوابی آنقدر پرت به او میدهیم که او را به لبه پرتگاه نزدیک میکنیم. به نظر شما کدام یک بهتر است؟ اینکه مسائل سخت ریاضی و فیزیک و هنری را بتوانیم جواب بدهیم یا اینکه بتوانیم به سادگی درباره آینده با فرزند خود حرف بزنیم بطوری که در همان دنیای کودکی خود تصوری واضح از آینده ای که میخواهد ترسیم کند؟نمیخواهم جوابی به سوالی که کرده ام بدهم، چرا که قطعا میدانید هر شخصی میتواند جوابی با دلایلی مختلف برای خودش داشته باشد و این برعهده من نیست که آن را رد کنم یا با آنها موافقت کنم اما میخواهم درباره اهمیت سوال هایی که بچه ها میبپرسند یا به عبارت دیگر سوال های کوچک برایتان بگویم که در فیلمی که چند روز پیش دوباره به تماشایش نشستم به من روشن کرد. چیزی که تا به آن روز هرگز به آن دقت نکرده بودم که چه قدر میتواند برای زندگیمان مهم و حیاتی باشد.  چند روز پیش درباره جزئیات در هنر, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی بر فیلم "The Curious Case of Benjamin Button" (سرگذشت عجیب بنجامین باتن)

  •   دو شب قبل که من در حال دیدن فیلم "In the mood for love" بودم فاطمه هم میخواست همراه من فیلم تماشا کند و به همین دلیل یکی از فیلم های خوبی که بارها دیدن آن را به عقب انداخته بودم را دانلو, ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "زوربای یونانی"

  • من به کتاب هایی که به اینده ما را امیدوار میکنند و یا کتاب هایی که به ما یاد میدهند چگونه بصورت مذبوحانه ای به آینده امیدوار باشیم متنفر هستم. از آن کتاب هایی که به کتاب زرد معروف است. این کتاب را هم , ...ادامه مطلب

  • یادداشتی بر فیلم "درباره زمان" (About Time)

  • شاید این اولین فیلمی باشد که بعد از دوباره دیدن آن تصمیم میگیرم که درباره آن بنویسم چرا که اولین بار اصلا چیزی درباره فیلم های نمی نوشتم. این فیلم جز محدود فیلم هایی هست که دوباره دیدمشان و همچنین جز , ...ادامه مطلب

  • یادداشتی بر فیلم "زندگی زیباست" (Life is Beautiful)

  • در این بی تحرکی ها امروزه که باید در خانه بمانیم به هیچ جا سفر نکنیم باید بنشینیم و از لحظات و ساعاتی که بیهوده میروند لذت ببریم. این روزها دیگر حوصله ندارم، هیچ کاری جز کارهای روزمره برای انجام نداری, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی بر فیلم "باشو غریبه کوچک" (Bashu a little stranger)

  • خیلی اوقات حوصله ام نمی شود درمورد فیلم هایی که دیده ام چیزی بنویسم، تقصیر من نیست. در دورانی که اینترنت قطع بود بارها میخواستم یادداشتی بر این فیلم بنویسم اما حوصله آن را نداشتم که بنویسم چرا باید مط, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی بر فیلم "من عصبانی نیستم" (I am not Angry)

  • بعد از دیدن فیلم "مغزهای کوچک زنگ زده" دوست داشتم فیلم "من عصبانی, نیستم," رضا درمیشیان را ببینم. هیچ از فیلم نمی دانستم فقط میخواستم آن را ببینم. نمیخواهم مقدمه چینی، سریع باید از فیلم گفت.فیلم "من عصب, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی بر فیلم "بازی تقلید" (The Imitation Game)

  • فیلم بازی مقلد روزهای بسیار را در لیست من منظر بود تا ببینمش اما هیچ گاه وقت آن نمیشد که آن را تماشا کنم. حرف های زیادی درمورد این فیلم شنیده یودم اما خودم هیچ وقت رغبت نمیکردم فیلم را تماشا کنم. دلی, ...ادامه مطلب

  • دانلود آهنگ "The Sound of Silence" اثر زیبای Simon و Garfunkel

  • یکی از آهنگ های بررسی از مرجع زیبای طبق کپی رایت ی که این روزها دوست دارم گوش بدهم این آهنگ است. آهنگی که واقعا واقعیت این روزهای ما آدم ها را روایت میکند. این آهنگ زیبا روایت زندگی ما انسان های قرن جدید است که خود را فراموش کر, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی بر فیلم "دختر" (Daughter)

  •   فیلم های سال نود و چهار بسیار زیبا بودند حال که فکر میکنم یکی از سال های خوب سینمای ایران بوده است. چندی پیش بعد از مدت ها که این فیلم را کنار گذاشته بودم نگاه کردم. فیلمی بسیار دلنشین بود که در ادامه درمورد کمی و کاستی های آن نیز بحث میکنیم. فیلم "دختر" به کارگردانی و تهیه کنندگی "رضا میرکریمی" و نویسندگی"مهران کاشانی" در سال 1394 تولید شد. این فیلم که در جشنواره های متعدد خارج از کشور جایزه های بسیاری برد در داخل هم برنده جایزه بهترین موسیقی به طور مشترک با فیلم "امکان مینا" شد. "رضا میر کریمی" از جمله کارگردان های خوب کشور ما هستند که بسیار به او توجه نشده است با توجه به فیلم های اندکی که ساخته است اما فیلم های بسیار زیبایی هستند، از جمله این فیلم ها میتوان به فیلم زیبای "یک حبه قند" اشاره کرد که تصویر یک خانواده سنتی یزدی را به زیبایی به تصویر میکشد یا فیلم "خیلی دور خیلی نزدیک" فیلمی با بازی زیبای مسعود رایگان که داستانی بسیاری گیرا داشت که نامزد و برنده بسیاری از جوایز جشنواره های داخلی و خارجی شد. گرچه در ویکی پدیا خواندم که یک بار هم نامزد جایزه اسکار قسمت بهترین فیلم خارجی زبان شده اند که این فیلم تحریم شد.این بار رضا میرکریمی همچو دیگر فیلم های خودش به سراغ یک خانواده در جنوب کشور میرود، باید نکته ای را اینجا بگویم که بسیار جالب است که فیلم های آقای "میرکریمی" محدود به, ...ادامه مطلب

  • یادداشتی بر فیلم "بارکد" (Barcode)

  • زمان زیادی گذشته است که فیلم های ایرانی را دیگر نگاه نکرده ام، چرا که فیلمی نبوده است که چشمانم را بگیرد و مرا مجبور به دیدن کند، گرچه هنوز به طور مستقیم راستیتش به مغازه نرفته ام که فیلم های جدید ایرانی را ببینم و در سینما هم فقط فیلم "رگ خواب" را د,یادداشتی ...ادامه مطلب

  • باهم بودن

  • کودک که بودم همیشه از عروسی هراس داشتم، به دلایل مختلف، در کنار درون گرایی فردی خودم که زیاد دوست نداشتم با آدم ها دم خور شوم از شور و حالی که در عروسی بود بسیار متنفر بودم شاید دلیل اصلی آن بر میگشت به دیدن عروس، از عروس بسیار وحشت داشتم، برعکس خواهر بزرگم که بسیار عروس را دوست داشت و هنگام عروسی با مادرم همیشه در مورد عروس صحبت میکردند و من هیچ وقت نمی توانستم درکشان کنم که چگونه میتوانند که یک, ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "سه شنبه ها با موری" (Tuesdays With Morrie)

  • شاید اگر بخواهیم کتاب های روانشانسی که راه و روش شاد بودن را نشان میدهند را بخواهیم فهرست کنیم، یک فهرست طولانی و بلند بالا کتاب های شبه روانشناسی را میتوانیم پیدا کنیم اما واقعا چند درصد از آنها را میتوان یک کتاب خوب و موثر دانست. کتابی که در آن واقعا آنچه را که هست نشان داده است و زندگی آرمانی را نشان نمیدهد. اول هر فصل را نمیگوید به صبح سلام کنید و بخندید و با روی خوش از خانه خود بیرون بزنید، ه,نگاهی,کتاب,شنبه,موری ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها