گیجی

چند روزی هست که دیگر نه حس و حال فیلم دیدن را دارم نه حس و حال درس خواندن را، یک نوع پوچی خاصی در من دویده است و مرا از هر چیزی باز میدارد. انگار که بعد از یک سری از کارهای سخت حالا احساس خستگی میکنم. راستش را بخواهید از نوع و کیفیت زندگی ام اصلا راضی نیستم. از سرکار گرفته تا همینجا که هستم اصلا نمیتونم بدانم از زندگی چه میخواهم اما این را به قطع میدانم که این چیزی نیست که میخواهم چرا ایده هایی که از زندگی در ذهن داشتم با این چیزی که در ذهنم هست کاملا متفاوت است. برای من معنی کار یعنی لذت بود نه مجبوری کار کردن. نمیدانم چند وقت پیش بود که از دفتر کارم در شرکت پستی را گذاشتم اما باید بگویم که ته دلم همان روزها هم میدانستم که این چیزی نیست که میخواهم.

+لطفا ادامه مطلب را مطالعه فرمایید...