یادداشتی بر فیلم "Hacksaw Ridge"

ساخت وبلاگ

Hacksaw Ridge poster.png

قبل از اینکه فیلم را دانلود کنم خلاصه ای از آن را در اینترنت خواندم و برایم جذاب بود که چگونه میتوان در جنگ بدون اسلحه جنگید ولی آیا همیشه در جنگ باید جنگید؟ و این آغاز علاقه من به این فیلم بود برای دیدنش.

فیلم Hacksaw Ridge ساخته سال 2016 به کارگردانی بازیگر معروف مل گیبسون، این فیلم در هشتاد و دومین جشنواره فیلم اسکار نامزد و برنده جوایز :

  • برنده اسکار بهترین تدوین در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار برای جان گیلبرت
  • برنده اسکار بهترین صداگذاری در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار برای کوین اوکانر و اندی رایت
  • نامزد اسکار بهترین تدوین صدا در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار برای رابرت مکنزی و اندی رایت
  • نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار برای اندرو گارفیلد
  • نامزد اسکار بهترین کارگردانی در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار برای مل گیبسون
  • نامزد اسکار بهترین فیلم در در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار

 

و در جشنواره گلدن گلاب نامزد جوایز:

  • نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد فیلم درام برای اندرو گارفیلد
  • نامزد بهترین کارگردانی برای مل گیبسون
  • نامزد بهترین فیلم درام

همچنین بازیگرانی همچو : اندرو گارفیلد ، ریچل گریفتیس، ترزا پالمر، هوگو ویوینگ ، وینس وان شاره کرد.

داستان فیلم درمورد پسری ست که در سال های جوانی با نجات دادن جان یک نفر به پزشکی علاقه پیدا میکند و با شروع شدن جنگ جهانی دوم او راهی جبهه می شود اما او با وجود تربیت های مذهبی که در پس زمینه شخصیت او بود با مشکلات فراوانی در پادگان و جنگ برمیخورد...

شاید جنگ برای منی که بیرون از جبهه هستم سخت است تصور کردن آن، در هوای خاکی و پر از گرد و خاک و در بارش باران گلوله راه خود را باید یافت و جلو رفت بدون این که دانست چه کسی جلوی توست و هزاران مشکل دیگر و میدانی که اگر زخمی شدی احتمال بازگشتت به خانه حتی از پنجاه درصد هم پایین تر است و آن موقع است که باید ایثار کنی و جان فشانی کنی، اما جنگ ماهیت و طبیعت جنگ در نگاه انسانیت چیزی بد است، آن چه که در ادیان گوناگون به آن تذکر داده شده است این است که همه را باید به صلح دعوت کرد و عشق را باید در میان موجودات زمین گسترش داد حال آن که این روزها وضع جهان این را نشان نمی دهد، چند وقت پیش بود که در متروی روسیه بمبی منفجر شد و منجر به کشته شدن 14 نفر شد یا چندی پیش در ترکیه و فرانسه یا جاهای دیگر دنیا و نمونه بدتر از آن جنگی که در سوریه در جریان است که هر روز اخباری هولناک از آن جا به دست میرسد که چقدر تلفات انسانی به باور آورده است.
بسیاری از مردم زندگیشان که در جنگ نابود شد تا نواده های بعد از آن ها هم نمیتوانند زندگی خوبی داشتهه باشند چرا که جنگ مثال اسیدیست که تا لایه های زیرین یک جامعه نفوذ میکند و تاثیرات بدی را تا سالها در یاد و خاطرات مردم میگذارد، جنگ جهانی اول جنگی بود که ادبیات و تمامی زندگی را تحت شعاع قرار داد یا نمونه قابل لمس آن جنگ هشت ساله ایران، که میتوان هنوز بعد از گذشت سالیان سال هنوز اثرات منفی آن را احساس کرد، یا شهر هیروشیمای ژاپن که در اثر اثابت بمب اتمی ویران شد هنوز آدم هایی هستند که از مشکلات روحی و جسمی و غم از دست دادن عزیزانشان داغ دار هستند. جنگ این است مخرب ترین عمل حتی بدتر از بلایای طبیعی.

فیلم Hacksaw Ridge را میتوان یکی از فیلم های تاثیر گذار جنگ در پنج سال اخیر دانست با سبک و داستانی از فداکاری مردی در دل جنگ و شعله های آتش، رنگ و لعابی جدید به داستان های جنگی میدهد، هیچ وقت نمیدانستم که همچین شخصی هم وجود دارد، که در آن همه طوفان گلوله و تیر و ازدحام فریاد ها دست به اسلحه نبرد و اعتقاداتش را سپر کند و کمر به کمک کردن مردم و سربازان چه مقابل چه خودی ببندد، این کار نه تنها متسحق مدال بلکه جوایزی بزرگ است. همیشه فکر میکنیم که جنگ هایی که رخ میدهد سربازان دو طرف بسیار از یکدیگر متنفر هستند اما تنها چیزی که باید گفت این است که سربازان که لایه آخری در میدان جنگ هستند هیچگاه هیچی درباره اینکه چرا میجنگند ندارند بلکه تمامی آنچه میدانند این است که باید بجنگند باید طرف مقابل را بکشند و جایی که فرمان گرفته اند را فتح کنند، سربازان باهم مشکلی ندارند و آن ها چون دستور دارند میکشند و تمامی اختلافات برای مردمی ست که از این جنگ ها سود های کلان میکنند.
این روزها کتاب "وداع با اسلحه" اثر "ارنست همینگوی" را میخوانم در این کتاب به بیهودگی جنگ میتوان پی بردد اینکه این جنگ هیچ چیز مثبتی ندارد جز سردرگمی و عذاب و درد و رنج برای مردم، همینگوی با تذکر بر روی کوه های نروژ که بسیار زیادند به این نکته اشاره میکند که تا هست این جنگ ادامه خواهد داشت و این مردم معمولی هیچ چیزی از اینکه چه اتفاقی دارد می افتد نمی دانند. حال در این فیلم هم به صورت به اینگونه عمل کرده است، در ابتدای فیلم صحنه های دلخراشی از جنگ را نشان میدهد و بعد زندگی آرام پسری که با تعلیمات مذهبی رشد و نمو پیدا کرده است و تاثیراتی که در کودکی بر شخصیت او گذاشته است، لحظه ای که او آجر را به سر برادرش میزند و در جلوی آن تابلو قرار میگیرد میتوان حسی که در کودک جریان پیدا میکند را یافت، حسی که از عذاب وجدان سنگینی در روح حکایت میکند. در این روزهای روشن و عشق هایی که باعث شیرینی میشود آن ها که بار مسئولیت را بردوش خود احساس میکنند همیشه برای انجام مسئولیت خود دست به کار میشود حال آنکه در جاده ای که قدم میگذارند بسیار مشکلات وجود داشته باشد و یا چقدر از نعمت ها را باید پشت سر رها کنند و به انجام مسئولیت خود بپردازند.
دزموند داس زندگی آرامی داشت و پدرش با وجود تجربه و جنگ به او اخطار میداد و در کنار آن مشکلاتی که درر پادگان به او یکی یکی به وجود می آمد راه را بر او تنگ تر میکرد اما او همچنان ثابت قدم بود. نمیتوانم چگونه توصیف کنم، کاری که او کرد یک کار استثنایی بود، وقتی که در برابر آن بمباران شخصی بدون هیچ چیزی به دل اتش میزند باید نوری در قلبش روشن شده باشد بار مسئولیت سنگینی بر دوشش سنگینی کند که نتواند پا به فرار بگذارد و او شروع میکند به انجام کاری که کمتر کسی در آن زمان با رویارویی در برابر آن شرایط انجام میدهد. آری همیشه جان فشانی کردن در حالتی که همه راه ها هموار باشند کاری آسان است اما وقتی مسئله زندگی خود باشد چیزی دیگر است، وقتی که در برابر صحنه خداحافظی با تنها عشق زندگیت با خانواده ات و زندگیت جلویت باشد و در پشت سر راهی برای فرار باشد در این حالت سخت ترین تصمیم دنیاست که کمتر کسی دست به آن میزند، پا به جلو میگذارد و خستگی برایش معنی پیدا نمیکند، دست ها میلرزد و پاها توان قدم برداشتن ندارند، چشم ها دیگر نای دیدن ندارند و هر چه جلوتر میرود خسته تر و درمانده تر میشود اما دست از آن مسئولیتی که دارد نمیکشد و نجوایی در دل او میخواند که :"تسلیم نشو."

شاید گفتن این قطعه از کتاب "حماسه حسینی" از "استاد مطهری" خالی از لطف نباشد:

"علاقه به جان و به پدر و فرزند و همسر و خویش و تبار و سرمایه و شغل و حرفه و مسکن، طبیعی هر انسان است و بسیاری از اینها طبیعی هر حیوانی است، دین آمده است برای اینکه انسان را علاقه مند و شیفته اموری عالیتر کند و درسی عالیتر بیاموزد:" بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و خویشان و امورالی که به چنگ آورده اید و تجارتی که بیم کسادش را دارید و مسکن هایی که بدان دل بسته اید نزد شما از خدا و رسول او  و از جهاد در راه خدا مجبوب تر است، پس منتظر باشد تا فرمان خدا آِد و خداوند قوم فاسق را هدایت نمیکند.1"

شاید Hacksaw Ridge بهترین فیلم سالی که گذشت نبود اما میتوان آن را تاثیرگذار ترین فیلم ضد جنگی را نامید که ساخته شده است دانست.

1. سوره توبه، آیه 24


برچسب‌ها: دست نوشته, یادداشتی بر فیلم Hacksaw Ridge, نقد فیلم, فیلم Hacksaw Ridge
+ نوشته شده در پنجشنبه هفدهم فروردین ۱۳۹۶ساعت 12:33 توسط پوریا |
زندگی ساده پوریا...
ما را در سایت زندگی ساده پوریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : deltangi-pandao بازدید : 136 تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1396 ساعت: 20:22