زندگی ساده پوریا

متن مرتبط با «نگاهی» در سایت زندگی ساده پوریا نوشته شده است

نگاهی به کتاب "مینیمالیسم دیجیتال" (Digital Minimalism)

  • نمی توان پشت سر هم کتاب های رمان خواند، راستش وقتی به داستان هایی که در این چند هفته گذشته خوانده فکر میکنم در میابم که باید استراحتی به خودم بدهم، نمیتوانم در این تراژدی ها، در این غم ها پشت سرهم غرق شوم. باید وقتی برای خودم بگذارم تا بتوانم دوباره قوای خودم را جمع کنم و دوباره فکر کنم، دوباره توانی داشته باشم برای نفس کشیدن، برای فکر کردن، برای درک کردن نویسنده هایی که اندوهگین می نویسند، گرچه بسیاری از نویسندگانی که دنبالشان میکنم غمی در نوشته هایشان هست. زندگی پر از این اندوه هاست ولی همه ما دریافته ایم که در میان این اندوه ها باید کمی نفس کشید باید امیدوار بود و برای جنگیدن باید به خلوتی رفت، به جایی که هیچکس نباشد، شمشیر های خود را آبگون کنیم، سپر و لباس های جنگ را بارها و بارها بشوییم از خون هایم که روی آن ریخته شده است و زخم های خود را ... و زخم های خود را تیمار کنیم تا دوباره به میدان برگردیم و برای من کتاب "مینیمالیسم دیجیتال" راه فرار بود.کتاب "مینیمالیسم دیجیتال" نوشته "کال نیوپورت" است راستش چیزی درمورد نویسنده نمی دانم اما تعریف این کتاب و کتاب کار عمیق را بسیار شنیده ام و جالب است که یک استاد دانشگاه در رشته علم کامپیوتر بخواهد درمورد بدی های دنیای دیجیتال حرف بزند و اشتیاقی که برای دوری کردن از این دنیا دارد. من این کتاب را از نشر "خوب" به ترجمه خانم "زهرا حسینیان" خواندم.راستش چون عادت به یادداشت برداری ندارم نمیتوانم بطور دقیق درمورد این کتاب ها توضیح دهم اما آنچه که مرا جذب کرد و چند روزیست که تمرین ها را دنبال میکنم اولین آن زندگی در لحظه است راستش خیلی وقت ها بود که حرف های نویسنده این کتاب فکر میکردم که درمیان مهمانی ها و درمیان کار هایی که میکنیم چیزی, ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "شوهر آهو خانم"

  •  اگر بگویم که در این روزها بیشتر در اینستاگرام می نویسم دروغ نگفته ام، کوتاه مختصر می نویسم و دردی که در درون دارم هم میخوابد اما آدمی هرچقدر هم که مسافرت برایش لذت بخش باشد بازم خانه برایش مزه ای دیگر دارد. جایی که تا میتواند بی مرز حرف میزند.چند هفته ای از تمام شدن کتاب, "شوهر, آهو خانم," می گ, ...ادامه مطلب

  • چه کسی "نیل" را کشت؟ (نگاهی دوباره به فیلم "انجمن شاعران مرده")

  •   همیشه این سوال در ذهنم بوده است که چرا باید سخت ترین کار دنیا ابتدایش آسان ترین کار دنیا باشد. کشتن یک شخص تنها از بین بردن او نیست هر شخصی در این دنیا گنجینه ای بزرگ از تجربیات است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. روی دیگر سکه تولد است، تولد آمدن به دنیایی نا آشناست هیچ وقت در هیچ کس را ندیده ام که حتی در زندگی روزمره خودش تجربیاتش مزه یکنواختی داشته باشد این یعنی ما وقتی متولد میشویم در دنیایی قدم می گذاریم که به طور کامل ناشناخته است و آدمی چگونه میتواند از سیاره های دیگر اطلاعات بگیرد با تجربه و آزمایش های بیشمار و آدمی هم برای شناخت دنیایی که در آن است تنها راهش همین است. تجربه کردن و البته خواندن. حال چقدر باید جرات داشته باشیم که بتوانیم به خود بقبولانیم که شخصی را وارد این دنیا کنیم و آن شخص از پس این تجربیات که تلخ و شیرینش بهم گره خورده است بتواند جان سالم بدر برد و زندگی خوبی را برای خودش بسازد؟ قطعا هیچ کس جوابی قاطع نمی تواند به آن بدهد و تعداد اندکی تفکری پشت هر کار خودشان دارند، یعنی تفکری بزرگ برای کاری که قرار است بزرگ باشد، چرا که این آزمایشی کوچک نیست که اگر با شکست روبرو شد بیخیال آن شویم نه این شکست میتواند معناهای زیادی داشته باشد.چندی پیش دوباره فیلم "انجمن شاعران مرده" را تماشا کردم، فیلمی که یکی از کلت های سینمایی برای من محسوب میشود. اینبار سعی کردم دقیق تر به داستان نگاه کنم، خود را از داستان جدا کنم و این داستان را بعنوان داستانی مشابه نگاه نکنم وقتی به صحنه آخر فیلم رسیدم فکر اینکه قاتل واقعی "نیل" چه کسی میتواند باشد مرا رها نکرد. آیا واقعا پدر و مادر او قاتلین اصلی او بودند یا آقای "کیتینگ" ؟ شاید باید کمی عمیق تر به داستان نگاه کنیم , ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "هنر چگونه زندگی ما را دگرگون میکند" (Art as therapy)

  •   این روزها خیلی دوست دارم درباره هنر بخوانم دست خودم نیست هر چه بیشتر فکر میکنم که یکی از اساسی ترین ساخته این دنیا را نمیتوانم درک، درک نکردن مرا آزار میدهد و باعث میشود بیشتر و بیشتر درباره هنر بخوانم. بعد از اینکه کمی درباره سینما خواندم، با کتابی با عنوان "Art as  therapy" آشنا شدم که عنوانش مرا جذب کرد وقتی نویسنده کتاب را دیدم فهمیدم که میتواند کتابی زیبا و پر معنی باشد.کتاب "هنر چگونه میتواند زندگی ما را دگرگون کند." (Art as therapy) نوشته "آلن دوباتن" و "جان آرمسترانگ"، این کتاب در سال 2013 منتشر شد.یکی از دلایلی که مرا بخواندن این کتاب جذب کرد "آلن دوباتن" است شخصی که همیشه تلاش میکند فلسفه را وارد زندگی روزمره ما بکند و از همه مهم تر طعم خوش کتاب "جستار های در باب عشق"ـش هنوز در ذهن خود دارم و وقتی که کتاب را میخواندم نمیدانستم که در 24 سالگی توانسته است این کتاب را نوشته است و چقدر یک شخص در 24 سالگی بر رابطه واقف و درک عمیقی از آن داشته باشد که این کتاب را نوشته است. در سوی دیگر این کتاب "جان آرمسترانگ" است که نظر نزدیک بهم دارند و هر دو تلاش میکنند که ما را به سوی زندگی عاقلانه تر و بهتری راهنمایی کنند و این میتواند کتابی خیلی خوبی را در اختیار ما بگذارد.راستش را بخواهید من اگر سینما یا کتاب را دوست دارم به خاطر زیبایی آن نیست، من اگر جذب نقاشی می شوم دلیلیش این نیست که نقاشی زیباست یا فیلمی دارای زیبایی بصری ست یا کتاب تصوری از یک رویای زیبا را در اختیار من می گذرد. کتاب های بسیاری وجود دارند که در آن تصویری زیبا از زندگی به ما نشان میدهند اما این تصویر بر روی کاغذی نازک است کشیده است با اولین طوفان ناامیدی پاره میشود و دیگر جایی در زندگی , ...ادامه مطلب

  • سوالات کوچک...جواب های بزرگ "نگاهی دوباره به فیلم ویل هانتینگ خوب"

  •   اگر به ما بگویند که معنی چند لغت را میدانیم میتوانیم عداد بزرگی را نام ببریم، میتوانیم کتاب ها را بدون تپق زدن بخوانیم و یا اگر به کارنامه دوران مدرسه یا رزومه کاری ما نگاه کنند میتوانند بفهمند که چه قدر موفق بوده ایم یا اگر مسئله ای از ریاضی را برایما بنویسند میتوانیم جواب را در عرض چند دقیقه بدست بیاوریم و یا قضیه ای در محاسبات را به راحتی حساب کنیم. میتوانیم به تابلویی از داوینچی نگاه کنیم و بدانیم از چه سبکی و از دوره ایست. میتوانیم به ماه نگاه کنیم و درباره فاصله او با زمین یا مسائلی ستاره شناسی یا حتی فیزیک و شیمی به خوبی اظهار نظر کنیم. ساندویچ دین و فلسفه با سس مکتب های سیاسی را هر روز در بحث های سیاسیمان نوش جان میکنیم اما وقتی بچه ما درباره آینده از ما سوال میکند انگشت به دهان می مانیم یا جوابی آنقدر پرت به او میدهیم که او را به لبه پرتگاه نزدیک میکنیم. به نظر شما کدام یک بهتر است؟ اینکه مسائل سخت ریاضی و فیزیک و هنری را بتوانیم جواب بدهیم یا اینکه بتوانیم به سادگی درباره آینده با فرزند خود حرف بزنیم بطوری که در همان دنیای کودکی خود تصوری واضح از آینده ای که میخواهد ترسیم کند؟نمیخواهم جوابی به سوالی که کرده ام بدهم، چرا که قطعا میدانید هر شخصی میتواند جوابی با دلایلی مختلف برای خودش داشته باشد و این برعهده من نیست که آن را رد کنم یا با آنها موافقت کنم اما میخواهم درباره اهمیت سوال هایی که بچه ها میبپرسند یا به عبارت دیگر سوال های کوچک برایتان بگویم که در فیلمی که چند روز پیش دوباره به تماشایش نشستم به من روشن کرد. چیزی که تا به آن روز هرگز به آن دقت نکرده بودم که چه قدر میتواند برای زندگیمان مهم و حیاتی باشد.  چند روز پیش درباره جزئیات در هنر, ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "زوربای یونانی"

  • من به کتاب هایی که به اینده ما را امیدوار میکنند و یا کتاب هایی که به ما یاد میدهند چگونه بصورت مذبوحانه ای به آینده امیدوار باشیم متنفر هستم. از آن کتاب هایی که به کتاب زرد معروف است. این کتاب را هم , ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "تفکر سریع و کند" (Thinking Fast and Slow)

  • در پی خواندن کتاب های مدیریتی که هر از چندگاهی میخوانم به یک کتاب تصمیم گیری جامع برخوردم که توانسته بود به زبانی ساده اما جامع درمورد خطاهایی که میتوانیم در هنگام تصمیم گیری انجام دهیم توضیح میدهد.کت, ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "پاپیون" (Papillon)

  • شاید خیلی از اوقات برای من که عاشق ادبیات هستم، بهترین کتاب - برای تشویق من، کتاب - های بیوگرافی باشند، کتاب هایی که سرگذشت آدم های سرسخت را نشان میدهند. همیشه آدم ها نباید بسیار کارهای بزرگ را انجام داده, ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "هنر شفاف اندیشیدن" (The Art of Thinking Clearly)

  • شاید خیلی از اوقات شده است که درمورد چیزی بخواهیم تصمیم بگیریم، ساعت ها و یا شاید روزها وقتمان را برای آن میگذاریم تا بدانیم کدام یک از تصمیم هایمان درست است. برای مثال خود من گاهی برای خرید بعضی از , ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "جان شیفته" (The Enchanted Soul)

  • از کجا باید شروع کرد، همیشه سخت ترین نوشتن وقتی ست که بخواهی درمورد یک اثر هنری فوق العاده حرف بزنی. نمیدانی باید از کجا شروع کنی، به هرکجایش که میخواهی قلمت را بگذاری باز میگویی که کمی عقب تر بیایم،, ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "هنر عشق ورزیدن" (The Art of Loving)

  • من همیشه فکر میکردم که نباید تغییر کرد، اگر عاشق هستیم، یا هرچیز دیگری چرا که تغییر کردن ما را از آنچه که هست دور میکند. اما واقعیت امر چیز دیگریست. ما در هر لحظه هر ثانیه در حال تغییر هستیم. شاید هر کدام از ما به یک گونه نباشیم اما میتوانم تضمین کنم که ما در حال تغییر کردن هستیم.کتاب "هنر عشق ورزیدن" (The Art of Loving) نوشته : اریک فروم است که پوران سلطانی آن را به فارسی برگردانده است.تا قبل از خواندن این کتاب من به این فکر میکردم که اگر عاشق کسی هستیم نباید خودمان را تغییر بدهیم، اگر تغییر بدهیم اصل وجود خودمان را از بین برده ایم. این مسئله به حد زیادی آزارم میداد اما با خواندن این کتاب چیزهای دیگری را فهمیدم. تغییر کردن جز جدا نشدنی یک انسان است، حال آنکه بسیاری از ما در برابر این تغییرات مقاومت میکنیم و بسیاری هم هستند خودشان را به دست تغییرات میسپارند اما تنها اندکی از مردم هستند که با توجه به موقعیت جامعه و زمانی و مکانی خود تغییرات را پذیرا هستند. شاید خیلی از ما بپرسیم که اگر تغییر کنیم پس خودمان چه میشویم، باید بگویم که نگران خودمان نباید باشیم، عشق همراه با تغییر شروع میشود و اگر میخواهیم نوعی رابطه را شروع کنیم باید از همان ابتدا آماده تغییر کردن را داشته باشیم.  در پس تغییرات البته باید توجه داشته باشیم که تغییرات چگونه اند، گاهی تغییرات بد باعث تخریب شخصیت میشود., ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "سه شنبه ها با موری" (Tuesdays With Morrie)

  • شاید اگر بخواهیم کتاب های روانشانسی که راه و روش شاد بودن را نشان میدهند را بخواهیم فهرست کنیم، یک فهرست طولانی و بلند بالا کتاب های شبه روانشناسی را میتوانیم پیدا کنیم اما واقعا چند درصد از آنها را میتوان یک کتاب خوب و موثر دانست. کتابی که در آن واقعا آنچه را که هست نشان داده است و زندگی آرمانی را نشان نمیدهد. اول هر فصل را نمیگوید به صبح سلام کنید و بخندید و با روی خوش از خانه خود بیرون بزنید، ه,نگاهی,کتاب,شنبه,موری ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "بار هستی" (The Unbearable Lightness of being)

  • تعریف میلان کوندرا را خیلی شنیده بوده ام، هر روز میدیدم که بسیاری از صفحه های اینستاگرام از او مینویسند و تکه ای از کتاب او را میگذارند، حتی تا اینجا رسید که یک روز یکی از اساتید هم گذری به این کتاب زد و از شخصیت اصلی این کتاب نقل قولی کرد. برای همین تصمیم گرفتم دیگر یکی از کتاب های او را بگیرم و بخوانم ببینم سبک نوشتنش چگونه است. "بار هستی" کتابی که در سال 1984 توسط میلان کوندرا منتشر شد. این کتاب به عنوان بهترین کتاب میلان کوندرا نام برده میشود. این کتاب در دهه شصت توسط "دکتر پرویز همایون پور" توجمه شد. میلان کوندرا نویسنده اهل چک، مبارز و تبعید شده به فرانسه است، او سال هایی از عمر خود را,نگاهی,کتاب,بار,هستی ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب باغ آلبالو (The Cherry Orchard)

  • شاید همیشه اولین ها تجربه ی خاصی باشند برای هر شخص باشد، برای من هم که تا به حال نمایشنامه نخوانده بودم، کتاب باغ آلبالو تجربه ای تازه برای من بود و همین طور شیرین. نمایشنامه "باغ آلبالو" نوشته "انتون چخوف" در سال 1904 منتشر شده است، این کتاب که نمایشنامه ای بسیار زیبا از آنتون چخوف است در سراسر جها, ...ادامه مطلب

  • نگاهی به کتاب "مردی به نام اووه" (A Man Called Ove)

  • بالاخره چندی پیش یعنی حدود یک هفته پیش آخرین کتابی که از نمایشگاه کتاب گرفتم تمام کردم و در آخر وقتی نگاهی به کتاب هایم می اندازم می بینیم که خرید بسیار خوبی داشتم و از کتاب هایی که خریده بودم راضی بودم.آخرین کتاب "مردی به نام اووه" بود که برای من حدود یک ماه یا سه هفته طول کشید خواندنش و دلیل آن , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها