نگاهی به کتاب "هنر عشق ورزیدن" (The Art of Loving)

من همیشه فکر میکردم که نباید تغییر کرد، اگر عاشق هستیم، یا هرچیز دیگری چرا که تغییر کردن ما را از آنچه که هست دور میکند. اما واقعیت امر چیز دیگریست. ما در هر لحظه هر ثانیه در حال تغییر هستیم. شاید هر کدام از ما به یک گونه نباشیم اما میتوانم تضمین کنم که ما در حال تغییر کردن هستیم.

کتاب "هنر عشق ورزیدن" (The Art of Loving) نوشته : اریک فروم است که پوران سلطانی آن را به فارسی برگردانده است.

تا قبل از خواندن این کتاب من به این فکر میکردم که اگر عاشق کسی هستیم نباید خودمان را تغییر بدهیم، اگر تغییر بدهیم اصل وجود خودمان را از بین برده ایم. این مسئله به حد زیادی آزارم میداد اما با خواندن این کتاب چیزهای دیگری را فهمیدم. تغییر کردن جز جدا نشدنی یک انسان است، حال آنکه بسیاری از ما در برابر این تغییرات مقاومت میکنیم و بسیاری هم هستند خودشان را به دست تغییرات میسپارند اما تنها اندکی از مردم هستند که با توجه به موقعیت جامعه و زمانی و مکانی خود تغییرات را پذیرا هستند. شاید خیلی از ما بپرسیم که اگر تغییر کنیم پس خودمان چه میشویم، باید بگویم که نگران خودمان نباید باشیم، عشق همراه با تغییر شروع میشود و اگر میخواهیم نوعی رابطه را شروع کنیم باید از همان ابتدا آماده تغییر کردن را داشته باشیم.  در پس تغییرات البته باید توجه داشته باشیم که تغییرات چگونه اند، گاهی تغییرات بد باعث تخریب شخصیت میشود. اما تغییراتی که باعث بهبود شخصیت آدمی میشود هیچگاه به آدمی آسیب نمیرساند چرا که هیچ وقت خودمان را از خودمان نمیگیرد بلکه خودمان را برای خودمان درست و زیباتر میکنیم.

این کتاب برخلاف بسیاری از عقاید که میگویند که باید همیشه منتظر نیمه گمشده خود باشیم تا بتوانیم عاشقانه زندگی کنیم بیان میکند. بسیاری شاهد ازدواج هایی بودم که ابتدا بسیار مصمم از ازدواجشان بودند و عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند اما زندگیشان دیری نپایید که از هم پاشید اما در مقابل زندگی افرادی را دیدم که شاید شروعش عاشقانه نبود اما مسیر زندگیشان را بسیار زیبا کرده اند و این چیزیست که در این کتاب به آن اشاره میکند.( البته مردمی هم بودند که هم عاشقانه شروع کردند و هم عاشقانه باهم در حال زندگی کردن هستند.) این کتاب که در عین حال که به هنر عشق ورزیدن میپردازد انتقاد شدیدی به دنیای امروزی غرب میکند که عشق و احساس عاشقی را تو خالی بودن و جسم گرایی کشانده است. به اعتقاد نویسنده عشق در غرب امروزی بصورت کالا در آمده است که در عوض دادن یک چیز طرفین انتظار دارند چیزی را دریافت کند، که نویسنده این را قاعده جامعه سرمایه داری دانست و او بر این عقیده است که اولین قدم در عشق نثار کردن است یعنی دادن چیزی به شخصی بدون اینکه انتظار داشته باشیم در قبال آن کاری برای ما انجام داده شود. این انوع عشق را مورد بررسی قرار میدهد عشق مادر به فرزند، پدر به فرزند، خدا و ...
نویسنده در این کتاب معتقد است که اگر کسی عاشق است تنها به یک نفر محدود نمی شود این عشق باعث میشود که نه تنها از دیگران دور افتاد بلکه با دیگران به تامل خاصی رسید، او زوج هایی را مثال میزند که باهم ازدواج میکند و در کنج خود فرو میروند و در کنج خود بر ضد دنیا به جنگ به پا میخیزند. عشق باید متصل کننده باشد.

در قسمت دوم کتاب که نامش "تمرین عشق" است. عشق را همانند دیگر هنر های موجود همانند موسیقی، نقاشی و مجسمه سازی مقایسه میکند که باید چند چیز را تمرین کرد: انضباط، تمرکز، بردباری، علاقه شدید، تمرین منظم است. اما در کنار این ها دو لغت دیگر: بر خود فریفتگی و ایمان است که نویسنده تمامی این ها را مفصل توضیح میدهد.

این کتاب کوچک راهنمای خوبی برای افرادی است که میخواهند این هنر را بیاموزند و عشق همانند هنر دیگری اگر میخواهیم به کمال برسیم به تحقیق و ممارست نیاز دارد و این کتاب میتواند ابتدای نخ را به ما بدهد.

برچسب‌ها: دست نوشته, نگاهی به کتاب هنر عشق ورزیدن, کتاب هنر عشق ورزیدن, معرفی کتاب هنر عشق ورزیدن

+نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۶ساعت 16:36 توسط پوریا |